۱۳۸۷ مهر ۵, جمعه

هدایت گون

می گن اعتضاد السلطنه ٬ پدر صادق هدایت ٬از یکی از دوستان صادق هدایت میخواد که در مورد ازدواج با صادق صحبت کنه اما صادق در جوابش می گه باید چند روز در این مورد فکر کنم . چند روز بعد صادق به مغازه دوستش می ره و دستمالی چسبناک از درون جیبش در میاره ومی گه: به پدرم بگید نوه نتیجه های شما همه این تو هستند . اما من هرگز این جنایتی رو که شما نسبت به انجام دادید تا به حال انجام نداده ام و هرگز هم انجام نخواهم داد.

راستش اگر این جمله رو فقط از دید کنایه بهش نگاه کنم می تونم بگم که این کنایه یکی از زیباترین کنایاتی هست که نسبت به این جهان شنیدم.

البته اگر این جمله رو با یک فرضیه رد شده فروید که می گه: این جهان سراسر سختیست رو کنار هم بذاریم متوجه می شیم که هدایت چه حرفه جالبی زده

۲ نظر:

سینا گفت...

والا من حرفی ندارم......

Nasim گفت...

سلام
ممنونم که به من سر می زنید
(هر چند که قیمت گفتن این شعر خیلی بالا بود )
من نفهمیدم یعنی چی ممکن راهنماییم کنید؟