۱۳۸۷ بهمن ۱۲, شنبه

فرستادن پستها به وسیله ایمیل در بلاگر

اول از همه باید بگم که این یه پست سفارشیه از طرف ایشون

1-خب برای فرستادن پست ها به وسیله ایمیل اول باید وارد اکانت خودتون در بلاگر بشین یعنی همون User name وPassworde رو وارد کنید

2-حالا شما به قسمت " مجموعه اطلاعات " وارد شدید. از اینجا باید به قسمت تنظیمات (Setting) برید. شکل 2

3-حالا به سر برگ ایمیل برید. در کادر وسط صفحه آدرس ایمیلی وجود داره که اولش با نام کاربری یا User name شما شروع می شه و آخرش با @blogger.com به پایان می رسه.

اما کلمه وسط خالیه ، این قسمت خالی رو شما باید با یک کلمه که خودتون انتخاب می کنید پر کنید ( توجه داشته باشید که بین User name و کلمه انتخابی شما یه نقطه وجود داره که اون هم جزئی از آدرس ایمیل شماست) بعد از پر کردن کادر وسط کار شما تمام شده

این آدرس ایمیل رو به صورت کامل به خاطر بسپارید و دکمه ذخیره تنظیمات رو بزنید. . شکل3



حالا به ایمیلتون برید و به قسمت فرستادن ایمیل برید و در قمست مقصد یا "To " آدرس ایمیلی رو که ساخته بودید وارد کنید. در قسمت Subject اسم نوشته و متن پیامتون رو هم در قسمتی که متن ایمیل رو می نویسید ، بگذارید و ایمیل رو به همو آدرس بفرستید. بلافاصله پیام ارسالیتون رو در وبلاگتون می تونید مشاهده بکنید.

راستی اگر شما هم مثل من جزء اونهایی هستید که اول متنتون رو در برنامه Wordتایپ می کنید و بعد می میاید در وبلاگتون می ذارید.باید بدونید که زمانی این کار رو می کنید یک سری کدهای اضافی هم وارد متن وبلاگتون می کنید که باعث سنگین تر شدن ، یا اشکال در بعضی بروزرها می شه که موجب اختلال در دیدن متن توسط کاربر می شه . اما با این روش اگر متنتون رو حتی از برنامه Word هم کپی بکنید دیگه چنین مشکلی نخواهید داشت.



نکته: هرگز اجازه ندید کسی این آدرس ایمیل رو بفهمه ، در غیر اینصورت هر کسی می تونه برای وبلاگ شما پست ارسال کنه

امیدوارم که این نوشته به دردتون خورده باشه...اگر باز هم در جایی سوالی داشتید یا مبهم بود براتون لطفا بپرسید

۱۳۸۷ دی ۲۵, چهارشنبه

کادو

همیشه تو زندگیم منتظر یه کادوی گنده از طرف خدا بودم.(احساسم بهم می گفت
دیگه چیکارش کنم!)هر راهی رو که رفتم یعنی از یه فصلی از زندگیم به بعد
تمام راههایی رو که رفتم در واقع داشتم تو سیل جعبه های تو خالیه کادو
دنبال کادوی گنده و با ارزش خودم می گشتم. و هر راهی رو هم که نرفتم یا
نتونستم برم با این دلیل خودم رو توجیه کردم که اون کادو اونجا نبوده و
"هستی" با خیر خواهی خواسته که وقتم رو بیخودی اونجا تلف نکنم.
شاید این تنها امیدی بود برای ادامه حیات.نمی دونم آیا شما هم این احساس
رو دارید یا نه؟
راستش اصلا (تاکید می کنم اصلا) قصد ندارم ذره ای از اعتقادات شما به خدا
کم کنم.چون من از این اتفاق شدیدا می ترسم(دلایلی دارم که حتما در آینده
توضیح خواهم داد) که شاید شما فکر کنید آره همه ما فقط دنبال یه هویجی که
به چوبی بسته شده داریم می دویم. نه اینطور نیست.بگذریم....
اما الان شدیدا فکر می کنم مدتها مثل یه خر احمق فکر می کردم کادوی با
ارزش من تا چند وقته دیگه بدستم می رسه و تا حالا هم هیچوقت اینقدر به
کادوی خودم نزدیک نشده بودم ولی حالا انگار از قضا یه بیلاخ گنده از
همون"هستی" خوردم. از طرف دیگه عقلم بهم می گه تا از چیزی مطمئن نشدی
قضاوت نکن و باز همون عقل بهم می گه بیخود خودت رو دلخوش نکن که در آینده
بدتر ضربه می خوری.
در هر صورت خدا جون خودت که بهتر می دونی من از اون آدمهایی هستم که بازی
رو تا ثانیه آخر وقت اضافه با شور و اشتیاق و امیدواری نگاه می کنم.
خودت یه راهی از زمین، هوا یا دریا یا حتی بعد چهارم فضا یا ... برام
بفرست که دار دق می کنم.خودت که می دونی همیشه گفتم اول و آخرش پیش خودتم
حالا هر چقدر هم که بد باشم.
کنم هر شب کز سینه ام بیرون رود مهرت ولی آهسته تر گویم الهی بی اثر باشد
پی نوشت1:این بیت شعر دقیقا در دل من رو می گه و به این پست ربط داره
پی نوشت2:من انزجار خودم رو از هر چی فیلم هندیه اعلام می کنم
پی نوشت3:هر کاری کردم در دلم به قلم نیومد ... ایشالا یه وقت دیگه بتونم
کامل بنویسمش
..........................................
این چند وقت که نبودم یه سری از دوستان لطف می کردن و سر می زدن از اون
جمله نسیم بود که دستش درد نکنه و یه آقا یا خانم ناشناس که پیام گذاشته
بود و گفته بود "وبلاگت تعطیل شده آیا؟" و خیلی شادم کرد..دستت طلا
...اینجوری نمی شه آدرس وبلاگی، وب سایتی،ایمیلی، اگه نبود آدرس خونه رو
بده بیام در خونتون تشکر کنم دی